و بازهم روایتی از کوکنار و مواد افیونی!
محمد اسحاق فیاض محمد اسحاق فیاض

ظاهرا دو چیز با سرنوشت افغانستان پیوند ناگستنی پیدا کرده است، یکی گسترش خشونت ها و ناامنی و دیگری مواد مخدر. هرچند این دو پدیده طی سه دهه اخیر از نظر کمی بالا و پایین رفته، اما هیچ گاه از کشور ریشه کن نشده است، این دو پدیده ریشه هایی اهریمنی یی دارد که که حتی تلاش ها بین المللی نیز آن را نتوانسته اند بخشکاند.

طی دو سه سال اخیر از ادارات و نهاد هایی داخلی گرفته تا بین المللی در امور مبارزه با موادمخدر با خوشحالی اعلام می کردند که کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان به تدریج در حال کم شدن است و هرسال زمین های کمتری زیرکشت کوکنار می رود و هرسال ولایتی و یا ولایاتی از آلوده شدن زمین های کشاورزی به کشت کوکنار، پاک می گردد، اما اکنون تازه ترین گزارش اداره جرایم و مواد مخدر سازمان ملل متحد نشان می دهد که کشت  کوکنار در کشور، در سال ۲۰۱۱، هفت درصد نسبت به سال قبل افزایش داشته است. این گزارش که وضعیت کشت خشخاش در افغانستان در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ را بررسی کرده می گوید که رابطه نزدیکی میان نا امنی و ادامه کشت خشخاش در افغانستان وجود دارد.

آنچه در این گزارش قابل توجه و اهمیت است این است که موادمخدر با گسترش خشونت ها پیوند ناگسستنی خورده و محدوده جغرافیایی کشت، تولید و قاچاق موادمخدر هم نشان می دهد که جنوب و جنوب شرق همچنان با موادمخدر پیوند ناگسستنی دارد، براساس این گزارش، نود و پنج درصد کل  کوکنار در ۹ ولایت جنوبی و غربی افغانستان کشت شده، طوری که این ولایات در کنار فعالیت های موادمخدر غرق در خشونتها نیز بوده است.

نکته جالب توجهی که بعد از این گزارش در رسانه ها نشر شده است سخنان وزیر مبارزه با مواد مخدر است، تا پیش از این، این وزارت و دیگر نهادهای مرتبط با جرایم موادمخدر، همیشه از روند روبه کاهش موادمخدر در افغانستان سخن می گفتند، اما بعد از انتشار این گزارش وزارت مبارزه با مواد مخدر نه تنها این گزارش را رد کرده، بلکه گفت که ما انتظار بیشتر از این را داشتیم!. ضرار احمد مقبل، وزیر مبارزه با مواد مخدر می گوید که به دلیل افزایش قیمت تریاک در بازارهای جهانی، انتظار می رفت کشت کوکنار در سال جاری حتی از این هم بیشتر باشد!. او گفت هم اکنون یکصد و سی و یک هزار هکتار زمین در سراسر افغانستان زیر کشت خشخاش قرار دارد.او نه تنها از افزایش کشت کوکنار متعجب است، بلکه با خونسردی می گوید که در برخی از مناطقی که کشت کوکنار در آن افزایش یافته، شماری از مقامات محلی با کشاورزان خشخاش هم دست داشته اند.

 گزارش اداره جرایم و مواد مخدر سازمان ملل متحد خبر داده که ولایات بغلان، فاریاب و کاپیسا که از سال ۲۰۰۷ تا حالا در آن خشخاش کشت نشده بود، در سال ۲۰۱۱ زمین های آن یکبار دیگر زیرکشت خشخاش رفته و ولایت هلمند همچنان پهلوان بلامنازع موادمخدر درافغانستان و جهان به شمار می رود. براساس این گزارش بیشترین رقم کشت خشخاش در افغانستان، در سال ۲۰۰۷ رقم خورد؛ پس از آن میزان کشت خشخاش در سال ۲۰۰۸ کاهش قابل ملاحظه ای یافت و سیر نزولی کشت خشخاش در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ نیز ادامه یافت؛ تا آنکه در سال ۲۰۱۱، این رقم یک بار دیگر رو به افزایش نهاده است.

حال سئوال اساسی که در اینجا وجود دارد این است که آیا تنها دلیل افزایش کشت مواد مخدر در ولایت هایی که قبلا عاری از کشت خشخاش بود چیست؟.

تقریبا همه به اتفاق می گویند که افزایش قیمت موادمخدر سبب افزایش کشت کوکنار در افغانستان شده است. اما این که گفته شودتنها عاملی که کشاورزان در چند ولایت در جنوب و جنوب شرق، به کشت خشخاش روی اورده اند، قیمت مواد افیونی تریاک است، ادعای صددرصد قابل قبولی نخواهد بود، اگر واقعا قیمت های تریاک کشاورزان را وسوسه کرده است، چرا در دیگر ولایت ها چنین وسوسه ای میان کشاورزان صورت نگرفته است؟ و نیز چرا کشاورزان هنوز هم از وعده های عملی نشده دولت افغانستان و دیگر نهاد های بین المللی مبارزه با مواد مخدر در مورد کشت بدیل، نالان هستند و ناراضی؟

 البته تردیدی وجود ندارد که افزایش قیمت مواد مخدر یکی از دلایل روی آوردن کشاورزدان به کشت خشخاش است، اما تنها دلیل نمی تواند باشد. سال 2009 سالی بود که  قیمت تریاک به شدت کاهش یافت. براساس آماری که از سوی سازمان ملل منتشر گردید، قيمت هر کيلوگرم ترياک در افغانستان در سال 2009 نسبت به سال 2004 ميلادي 62 درصد، کاهش  یافت و هرکیلو از این مواد افیونی از 139 دالر به 83 دالر رسيد. با توجه به این وضعیت بود که سازمان ملل به دولت افغانستان پیشنهاد کرد که  با استقبال از این پدیده به کمک کشاورزان شتافته و آنان را تشویق نمایند که دست از کشت کوکنار برداشته و به کشت بدیل روی آورند. اما کشت بدیل هیچ گاه کشاورزدان را راضی نکرد، زیرا نه دولت افغانستان و نه نهادهای بین المللی گامهای جدی را در راستای کشت بدیل برداشتند. زیرا در افغانستان خرید هیچ محصولی غیر از تریاک، تضمینی نیست. در چنین وضعیتی چگونه کشاورزان به دولت افغانستان و دیگر نهاد های بین المللی مبارزه با مواد مخدر در کشور،اعتماد و اطمینان کنند و به کشت بدیل روی اورند؟

 مافیای بین المللی مواد مخدر برای تشویق کشاورزان فقیر و نیازمند، محصولات کوکنار آنان را پیش خرید می کنند، چه به رسد به خرید تضمینی. مافیای بین المللی مواد مخدر از این طریق هم کشاورزان را همیشه مدیون خود قرار می دهند و هم بر بازار این مواد افیونی مسلط می شوند و هم به راحتی می توانند طرح های کشت بدیل دولت را خنثی نماید.

از سوی دیگر کشت کوکنار حامی مسلح و سازمان یافته دیگری نیز دارد و آن گروه طالبان است، این گروه گسترش کشت تریاک را مساوی با گسترش قلمروی خود در افغانستان تلقی می کنند. گسترش کشت کوکنار یعنی گسترش طالبان و گسترش ناامنی و خشونت، خواسته ای که گروه طالبان همیشه به دنبال ان بوده اند و از سوی دیگر گسترش کشت خشخاش و افزایش تولید تریاک در کشور، در آمد هنگفتی هم برای طالبان به ارمغان میآورد، هرقدر کشت کوکنار در مناطق آشوب زده کشور افزایش پیدا کند، یک دهم در امد آن به عنوان عشر به جیب طالبان می رود و این در آمد کمی نیست و صد ها میلیون  و حتی میلیاردها دالر را گروه طالبان از این طریق نصیب می گردند. به همین دلیل این گروه همیشه مشوق کشاورزان برای کوکنار بوده است.

در چنین وضعیتی ایا بازهم باید امید وار بود که به تدریج روند کشت کوکنار به تدریج در افغانستان کاهش پیدامی کند؟. طبیعی است که چنین باوری جز ساده لوحی دیگری نمی تمتان تعبیر کرد.


October 15th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي